- خلیل کلا (خَ کَ)
دهی است از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل. دارای 185 تن سکنه. آب آن از رود خانه کاری و چاه و محصول آن برنج وصیفی و کنف مختصر و نیشکر و پنبه و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
معنی خلیل کلا - جستجوی لغت در جدول جو
- خلیل کلا
از توابع دهستان زیرآب سوادکوه، از توابع دهستان بندپی بابل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(کَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زانوس رستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر. واقع در 40هزارگزی جنوب نوشهر و 9هزارگزی پول. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 400 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، ارزن و لبنیات و شغل اهالی زراعت است. زمستان برای تأمین معاش به قشلاق کجور میروند و شغل بیشتر آنها زغال سوزی و چوب بری است. در کوههای آن معدن مس و طلا وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(خَ کَ)
لغت نامه دهخدا
نام قریتی است از قرای بلوک زیرآب مازندران. (یادداشت بخط مؤلف). در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 آمده است: دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی. واقع در سه هزارگزی باختری زیرآب
(خَ کَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل. دارای 155 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(هََ لِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش مرکزی شهرستان بابل که 265 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کاری و محصول عمده اش برنج، صیفی، کنف، پنبه، غله و نیشکر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
(کَ رُ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان فریم است که در بخش دو دانگۀ شهرستان ساری واقع است و155تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(خَ سَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن. دارای 321 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسوله و محصول آن برنج و ابریشم و گردو و ذغال. شغل اهالی زراعت و کسب و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
خلیل وار، خلیل گونه
از توابع دهستان اوزرود نور
روستایی از دهستان لاویج نور
از توابع دهستان بالا تجن قائم شهر
از توابع دسهتان پنچزاره ی بهشهر
از توابع فریم واقع در منطقه ی ساری
از توابع نوکنده کای شهرستان قائم شهر
از توابع چهاردانگه ی سورتچی ساری
از توابع زانوس رستاق کجور، از توابع کلارستاق چالوس
از توابع دهستان میان رود پایین نور